نقد و بررسي خودرو کيا سراتو کيا سراتو تا کنون در چندين نسل مختلف طراحي و به بازار جهاني ارائه شده است که از تمام نسل هاي خودروهاي کيا سراتو، در سراسر کشور مي بينيم، اما در ميان تمام نسل ها، نسل سوم سراتو که آخرين مدل جهاني براي سال ???? است. ، بيشتر در کشور ما ديده مي شود. دليل اين تعداد خودروي کيا سراتو در کشور به توليد و مونتاژ اين خودرو در کشور توسط گروه سايپا باز مي باشد که در ? نسخه توليد و به بازار عرضه شد. در سال هاي اوليه قيمت اين خودروها نسبتا قابل قبول بود اما امروز قيمت اين خودرو به طور چشمگيري افزايش يافت. کيا سراتو مونتاژ کيا سراتو که توسط گروه سايپا در کشور توليد مي شد از سال ???? تا ???? توليد شد و سپس نسل هاي بعدي اين خودرو توسط گروه کيا آشکار و توليد شد که در کشور نيز شاهد آن هستيم. با اين حال، سراتو کک يک سوند مونتاژ شده در کشور است که قبل از مونتاژ در کشور به بازار وارد مي شد. به همين دليل در ادامه اين گزارش از نامناک مي خواهيم يک بررسي گام به گام و هدفمند از خودروي مونتاژ سراتو به شما ارائه کنيم. با ما باشد. مونتاژ کيا سراتو با وجود اينکه يکي از محبوب ترين و شناخته شده ترين خودروهاي کشور است، طراحي متوسط تا بالايي دارد که ممکن است يکي از جذاب ترين و ويژه ترين خودروهاي دهه اخير محسوب شده باشد اما امروز بيش از يک دهه است. توليد اولين کيا سراتو توسط مجموعه سراتو انجام مي شود و طراحي کلاسيک تري نسبت به ديگر خودروهاي مدرن جهان دارد و به همين دليل اين خودرو بيشتر از يک خودروي اسپورت يک خودروي کلاسيک است. با اين حال طراحي اين خودرو با تمام جوانب مثبت و منفي طراحي قابل قبولي دارد.طراحي داخلي کيا سراتو کابين کيا سراتو و همچنين طراحي آن طراحي نسبتاً کلاسيک و نسبتاً قابل قبولي دارد که به سختي مي توان از آن به عنوان يک نکته منفي ياد کرد. اما تنها مشکل اين کابين اين است که با مدل هاي 1.6 ليتري در مدل هاي 1.6 ليتري تفاوت دارد، چرا که در نسخه هاي 2 ليتري سيستم تهويه مطبوع خودکار را مي بينيم اما در نسخه هاي 1.6 ليتري سيستم تهويه مطبوع دستي را مي بينيم که به نظر ما يکي ضعف محسوب مي شود. http://yadakicerato.ir/ https://cutt.ly/fAEKZYfhttps://v.gd/N4qh45مصرف سوخت کيا سراتو مصرف سوخت کيا سراتو عدد قابل قبولي است و عمدتاً در ف, ...ادامه مطلب
کتاب چرا ملت ها شکست مي خورند نقد کتاب چرا ملت ها شکست مي خورند کتاب چرا ملت ها شکست مي خورند سعي دارد بهطور جامع شرح دهد که به چه دليل ?.?? هزار ميليون نفر در کشورهاي درحال پيشرفت در فقر به سر ميبرند و مدام در تقلا هستند تا با درآمدي که گاهي حتي از ?.?? دلار نيز کمتر است روزگار سر کنند. شايد انتظار داشته باشيد اين کتاب، اثري غمانگيز باشد و مطالعهاش احساس بدي به شما دست دهد؛ اما بر خلاف انتظار شما، اثري است فرحبخش و غني که نويد فرداي بهتر ميدهد و شايد بتوان گفت که در نوع خود شاهکاريست. دارون عجماوغلو و جيمز اي رابينسون، دو نويسندهي پرشور و معتبر اين اثر، کار خود را با دادن اندک چشماندازي به خواننده آغاز ميکنند؛ آنها بيان ميکنند که برطبق آمار، حتي در اوضاع ملالآور اقتصاد اين روزها، يک شهروند آمريکايي بهطور ميانگين هفت برابر ثروتمندتر از يک شهروند مکزيکي، ده برابر ثروتمندتر از يک شهروند ساکن پرو، حدود بيست برابر ثروتمندتر از يکي از سکنهي جنوب صحراي ساهارا و حدود چهل برابر ثروتمندتر از ساکنين کشورهايي چون اتيوپي، مالي و ديگر کشورهاي آفريقايي است که در شرايط مشابه قرار دارند. دليل چنين اختلاف متحيرکنندهاي چه ميتواند باشد؟ پاسخ نويسنده به اين سوال بسيار ساده است: تصور نادرستي که مدتهاست در اذهان عمومي نهادينه شدهاست؛ نويسندگان کتاب پيش رو از مباحثههاي قديمي علمي-اجتماعي بر سر اثبات اين اصل که فقر، پايدار است به تنگ آمدهاند؛ از نظر آنها فقر را نبايد به حساب موفقيت جغرافيايي بد و الگوهاي فرهنگي نادرست گذاشت و يا آن را از چشم رهبران نالايق ديد. نويسندگان کتاب «چرا ملتها شکست ميخورند» به جاي آنکه فقر را نتيجهي شانس بد بدانند، تمرکز خود را صرف جريانهاي تاريخي و گرههايي ميکنند که سياستهاي دنياي امروز را شکل ميدهند؛ سياستهاي پيشگرفتهشده در دنياي امروز به دو دسته تقسيم ميشوند؛ دستهي اول سياستهاي فراگير هستند که موضوعاتي چون توزيع قدرت، بهرهوري، تحصيلات، فناوري و سلامت عمومي مردم را شامل ميشوند و دستهي دوم، سياستهاي جانبدارانه و سودجويانهاي که ثروت کشور را در يک طبقهي جامعه متمرکز ميکنند و تنها به سود قشري خاص، ديگر افراد جامعه را کنار ميگذارند. دارون عجماوغلو و جيمز اي ر,نقد,کتاب,چرا,ملت,ها,شکست,می,خورند ...ادامه مطلب
نقد کتاب شهر معمولي اثر ناتالي ليد نقد کتاب شهر معمولي در اين مطلب قصد داريم به معرفي صدايي جديد در دنياي ادبيات کودک بپردازيم؛ ناتالي ليد و نخستين رمان او، شهر معمولي. اين رمان پوستتان را به خارش مياندازد، چشمانتان را برق مياندازد و قلبتان را به آواز درميآورد. ميدنايت گولچ قبلترها مکان جادويي بود. شهري بود که مردم ميتوانستند بر فراز طوفانها آواز بخوانند و بر بالاي گلهاي آفتابگردان رقص و پايکوبي کنند؛ اما اين داستانهاي سحرآميز براي خيلي وقت پيشاند؛ خيلي وقت پيش يعني قبل از آنکه شهر نفرين شود و همهي جادوها از شهر کوچ کنند. فليسيته ?? ساله است و از تمام ماجرا خبر دارد. قلب مادرش نفرينشده تا هميشه سرگردان باشد و نتواند يکجا بند شود. اما زماني که به ميدنايت گولچ ميرسند، صدايي در گوش فليسيته ميخواند که قرار است شانس به او رو کند. فليسيته کلمهها را جمع ميکند؛ او کلمهها را هرکجا که باشند ميبيند؛ کلمهها بعضياوقات بالاي سر آدمهاي غريبه ميدرخشند و بعضي وقتها در مراسم عيد گوشهاي دنج در کليسا پيدا ميکنند و قايم ميشوند، گاهي وقتها هم ميشود که به گوشهاي نرم سگ فليسيته گيرکرده باشند. جونا هم پسر مرموزي است که موهاي سيخ سيخي دارد و کارهاي خوب ميکند و پر است از کلمههايي که فليسيته قبلاً نديده است؛ کلمههايي که باعث ميشوند ضربان قلب فليسيته تند شود. فليسيته فقط ميخواهد در ميدنايت گولچ بماند اما اول بايد بفهمد که چطور ميشود جادو را به شهر بازگرداند، نفرين را باطل کرد و قلب شکستهي مادرش را درمان کرد. ميدنايت گولچ زماني شهر سحرآميزي بود. بعضي از مردم ميتوانستند کاري کنند باران ببارد؛ بعضيها هنگام ناراحتي ميتوانستند نامرئي شوند، بعضيها در تاريکي برق ميزدند؛ بعضيها شيرينيهاي جادويي ميپختند و اگر آدمهاي خجالتي از آنها ميخوردند يخشان آب ميشد و حسابي ميخنديدند. بعضيها بودند که خاطرات شاد آدمها را به يادشان ميآوردند و خاطرات غمانگيزشان را از ذهن پاک ميکردند و حتي بعضي از آنها ميتوانستند نور ستارهها را در شيشهي مربا نگهدارند. ساليان سال ميدنايت گولچ پر بود از جادو تا اينکه تمام آنها با نفريني دود شدند و رفتند هوا. سالها ميگذرد… فليسيته جونيپر دخترکي است که ,نقد,کتاب,شهر,معمولی ...ادامه مطلب